تمدن مدرن امروزي به تبع بسط تكنولوژي، علم، اقتصاد و سياست توانسته است جهاني شود و سلطه جهاني مدرنيته همه كشورها را به دو دسته غربي يا غرب زده تقسيم كرده است. غرب زده ها نيز دو قسمند: غرب زده هاي مدرن و غرب زده هاي شبه مدرن.(1)
در ايدئولوژي غربي جهاني سازي جزء لاينفك تمدن غربي است. در حقيقت عقل خودبنياد مدرن، شرط اساسي منفعت را در جهاني شدن خود و به تبع آن دوشيدن جوهره انسان هاي درجه دو به نفع خود مي داند، خلاف انديشه اسلامي كه جهاني شدن انديشه اش را نه به نفع گروهي خاص بلكه سعادت همه انسان ها مي شمارد.
اصل مشترك و اساسي هر دو تفكر اسلامي و غربي براي جهاني سازي انديشه هايشان استفاده از علم ارتباطات است؛ هر تفكري بتواند تسلطش را بر ارتباطات ميسر سازد در حقيقت بر ستون فقرات فرهنگي آن اجتماع مسلط شده و قادر به اعمال نفوذ بر فكر و باور تك تك سربازان جامعه رقيب خواهد بود. اين نكته نبايد فراموش شود كه در جهان امروزي تعقل انسان ها به اندازه محدوده نگاهشان تنزل يافته است، بنابراين انديشه هاي عقلاني ديگر نمي تواند شرط موفقيت يك فرهنگ باشد.
صدور فرهنگ شيعي به خارج از مرزهاي جغرافيايي و ميان فرهنگ هاي مختلف وقتي ميسر است كه در وهله اول ارتباطي موفق برقرار شود. بنابراين بايد سه رأس ارتباطي زير كاملاً رعايت شود:
درباره
مقالات , مقالات مهدویت ,